قبل از هر چیز بهتر است از متوسل شدن به مباحث انگیزشی دوری کنیم. هر چه مشکل بزرگتر باشد به نظرم این توصیه معقولتر به نظر میرسد.
مباحث انگیزشی خیلی وقتها ما را سرگرمی کنند. این قدر سرگرم که گاهی محو تماشا و حظ کردن میشویم و وقتی به خودمان میآییم میبینیم از جادۀ اصلی منحرفشدهایم.
مباحث انگیزشی اگر هم گاهی اوقات خوب باشند اغلب نمیتوانند راهکاری جامع برای حل مشکلات باشند.
راهحل جدی مسائل بیشتر از اینکه از بیرون به ما تزریق شوند، از درون ما میجوشند و ایجاد میشوند.
لازم است چیزی در درون ما تغییر کند تا شرایط بیرونی ما عوض شود.
خوب است که به خودمان امید بدهیم، مطالعه کنیم، مشورت کنیم، اما تا وقتیکه قصد و هدف ما ایجاد تغییری درونی باشد خوب است نه اینکه صرفاً به دنبال راهحلهای حاضر و آماده از بیرون باشیم.
یکی از مواردی که اغلب اوقات میتواند مشکلات را حل کند، تغییر خواستهها و نیازهای ماست.
البته فکر میکنم سختترین راهکار هم همین باشد ولی مؤثرترین هم هست.
گاهی اوقات شکستها و مشکلات به ما نشان میدهند که دستوپا زدن و تقلای بیشتر ما را عمیقتر غرق میکند و راه نجات ما سختتر میشود.
پس گاهی بهتر است خواستههای قبلیمان را تغییر داده و اندکی تعدیل کنیم.
گاهی هم بالعکس، لازم است خواستههایمان را بزرگتر و افق دیدمان را وسیعتر کنیم.
بهعنوانمثال اهدافی برای خود بچینیم که منفعت عمومی بیشتری دارند و میتوانند برای اطرافیان ما ارزشآفرین باشند.
چنین اهدافی انگیزۀ حرکت در ما ایجاد میکنند و قدرت کافی میدهند تا راههای تازهای برای آینده تعریف کنیم.
راهکار دیگری که باز هم میتواند خیلی وقتها نتیجهبخش باشد، مقایسه نکردن است.
ما حال بد امروزمان را با حال خوبی که اگر شکست نمیخوردیم، مقایسه میکنیم و هرروز بیشتر خود را نالایقتر و ناکارآمدتر مییابیم.
اما وقتی دست از قیاس کردن برمیداریم و همین انرژی را صرف شکرگزاری و تعریف راههای تازه میکنیم، راحتتر میتوانیم از روی شکستها عبور کنیم.
درنهایت مشکلات و شکستها تلنگری هستند که به ما مدیریت بر خود را آموزش میدهند.
با شکستها یاد میگیریم بهموقع پشیمان شویم، بهموقع خود را از منجلاب بیرون بکشیم، بهموقع به خود دلداری بدهیم و بهموقع آیندهای متفاوت را به تصویر بکشیم و خلق کنیم.
ما ناگزیر هستیم تا درد بکشیم و بزرگ شویم و زندگی بهتری برای خود و دیگران بیافرینیم.
5 پاسخ
سلام.
ممنون بابت این پست خوب و انرژی بخش.
سلام دوست عزیز
ممنون از همراهی ارزشمندتون.
پایدار باشید جناب داداشی
بسیارعالی!!!
https://www.pasargadmetal.com
ممنون ازتون لذت بخش بود !
درسته شکست ها آسیب زیادی به ما میزنند و هر شکستی میتونه مقدمه شکست های بعدی باشه…
اما اگه به چشم یادگیری به شکست نگاه کنیم هیچوقت از شکست خوردن ترسی نداریم و آماده تر از قبل میشویم.
از نظرم شکست گاهی اوقات شکست باعث نمیشه ما بازنده باشیم !
همینطوره که میگی مهدی.
فلسفۀ شکست خوردن یادگیری و اصلاح و رشده.
تا وقتی این فلسفه رو درک نکنیم تلاشمون به تلاشی کورکورانه تبدیل میشه.
یه وقتایی بعد از باختن و از دست دادن و شکست خوردن، ما نیاز به تلاش بیشتر نداریم. خیلی وقتا ما نیاز به دوباره و دوباره بلند شدن و فعالیت کردن مصرانه و جدی تو همون راه نداریم. ما به سیستمسازی نیاز داریم تا دوباره طعم شکست رو تجربه نکنیم.
یا به تغییر ذهنیت و تغییر ارزش ها نیاز داریم تا مسئله رو از زاویهای جدید نگاه کنیم و راجع بهش درستتر تصمیم بگیریم.
مرسی برای نکتۀ خوبی که بهش اشاره کردی