

به لطف ارتباطات دیجیتال و شبکههای اجتماعی و به قول جیسون سلک، هر یک از ما حداقل ۵ ساعت نسبت به ۱۰ سال پیش خود بیشتر در دسترس هستیم.
و به همین دلیل شاید هنر ما در عصر ارتباطات و دسترسی ساده و ارزان، این باشد که کمتر در دسترس باشیم.
در این شلوغی که خیلیها در دسترس بودن را مزه مزه میکنند و با یک کلیک و گذاشتن چند دقیقه وقت، به راحتی میتوانیم پای حرفهای آنها در لایو اینستاگرام و تلگرام بنشینیم، فرصت خوبی برای مزه مزه کردن تنهایی و خلوت پیش میآید.
وقتی درگیر شلوغی میشویم ناخودآگاه حواسمان به خیلی چیزها پرت میشود. اغلب اوقات هم خیلی چیزهای حاشیهای و کمارزش.
خلوت کردن و دوری از همهمۀ انسانها که به هر طریقی توجه را طلب میکنند و کمترین بهای این جلب توجه را، در دسترس بودن بیقید و شرط میگذارند، این فرصت را در اختیارمان قرار میدهد تا قدری ارزشهای خودمان را بازنگری کنیم.
در این بازبینیهاست که قدر و قیمت فعالیتهایمان را پیدا میکنیم، میفهمیم بهتر است پای حرفهای چه کسانی بنشینیم و چه کسانی مایل خواهند بود پای حرفهای ما بنشینند.
به این ترتیب، وقتی همه در دسترس هستند، کمیابی ارزشمند میشود.
البته مشروط بر آنکه غیبت در جمع دیگران بهنوعی حضور ارزشمندتر حداقل نزد خودمان بینجامد.