ناهید عبدی

کاریزما و کاریزماتیک بودن+فایل صوتی

قرار ملاقاتی با یک بانو که سرنوشت حکومت بر نیمی از جهان را تغییر داد:

دو رقیب در هوای گرم تابستان لندن برای به دست آوردن مقام نخست‌وزیری رقابت می‌کردند.

ویلیام گلدستون و بنجامین دیزرائیلی.

هر کسی که پیروز می‌شد می‌توانست سرنوشت نیمی از حکومت جهان را به دست بگیرد.

در هفتۀ آخر پیش از انتخابات، هر دو مرد اتفاقی با یک بانو قرار ملاقات گذاشتند.

طبیعتاً رسانه‌ها از تأثیر این دو مرد و نحوۀ ارتباط آن‌ها با این بانو پرسیدند.

او گفت: «پس از شام خوردن با آقای گلدستون، فکر کردم که او باهوش‌ترین فرد در انگلستان است اما پس از شام خوردن با آقای دیزرائیلی فکر کردم که من باهوش‌ترین فرد در انگلستان هستم.»

حدس بزنید چه کسی در انتخابات پیروز شد؟

او کسی بود که به دیگران این حس را می‌داد که آن‌ها باهوش، اثربخش و جذاب هستند: بنجامین دیزرائیلی.

 

این قصه به نقل از اولیویا فاکس کابان، به یکی از رازهای جذاب بودن اشاره دارد:

ایجاد احساس خوب در دیگران.

وقتی صحبت از کاریزماتیک و مشخصه‌های افراد کاریزما می‌شود، اولین چیزهایی که ممکن است به نظر برسد این است که این افراد دارای جذابیت و کششی در وجودشان هستند که به هیچ‌وجه قابل‌انکار نیست.

این درست اما در کنار این مشخصه، باید توجه داشت که افراد کاریزماتیک عموماً احساس خوبی برای دیگران ایجاد می‌کنند.

جذابیت خیلی وقت‌ها به این معنی است که بودن در کنار آدم‌های خاصی به ما حس متفاوت بودن و خاص بودن می‌دهد. ما نتیجۀ این احساس را با شخصیت فرد گره می‌زنیم و این‌طور استنباط می‌کنیم که او فردی جذاب است.

 

ممکن هم هست فردی کاریزمای بالایی داشته باشد اما این حس خوب را به دیگران انتقال ندهد اما در اینجا حرف از «هنر» جذاب بودن است.

به اعتقاد من «جذابیت» هنر است و جذاب بودن رفتار یک هنرمند.

می‌شود هنرمندانه زندگی کرد و در عین اینکه احساس خوبی را از زندگی کردن تجربه می‌کنیم این احساس را به دیگران هم منتقل کنیم تا از بودن با ما لذت ببرند.

می‌شود هنرمندانه رفتار کرد و می‌شود هنر را فرا گرفت. به همین دلیل است که کاریزما بودن را یک مهارت می‌دانیم.

یعنی ویژگی خاصی که قابل فراگیری است.

زمانی که از کاریزماتیک بودن به‌عنوان یک هنر حرف می‌زنیم یا کاریزما را یک «مهارت» به‌حساب می‌آوریم، بهتر است به این نکته توجه کنیم که کاریزماتیک بودن باید معادل دوست‌داشتنی بودن و ایجاد فضای احساسی خوب برای دیگران باشد.

 

کاریزما به چه کسی گفته می‌شود؟

وقتی حضور دارد نمی‌توانی نادیده‌اش بگیری.

وقتی می‌نویسد نمی‌توانی فقط بخوانی. هم‌زمان با خواندن او را خوب می‌شنوی.

وقتی حضور ندارد نمی‌توانی بگویی نیست. جایی از ذهن و افکار تو را به خودش مشغول نگه‌داشته است.

وقتی حرف می‌زند تنها به صدای او گوش نمی‌کنی. صدای تأییدی که در درونت نسبت به او داری را هم می‌شنوی.

نادیده‌اش نمی‌گیری،

او را می‌شنوی،

به او فکر می‌کنی،

و تأییدش می‌کنی؛

چون او فردی کاریزماتیک است.

 

کاریزما بودن یعنی هنر جذاب بودن.

یعنی موردتوجه بودن.

به نظر می‌رسد فرد کاریزماتیک راه کوتاه‌تری را برای رسیدن به رؤیاهایش طی می‌کند چون:

مردم به او اعتماد بیشتری می‌کنند.

دوست‌داشتنی‌تر و جذاب‌تر از عموم آدم‌ها است.

در رقابت با دیگران همیشه چندین گام جلوتر است.

اگر رهبر گروهی باشد، خیلی ساده می‌تواند افراد گروه را با خود همراه کند.

اگر معلم باشد می‌تواند علاوه بر اینکه شاگردانش را با نظر و دیدگاهش متقاعد می‌کند، همراه همیشگی ذهن آن‌ها بماند.

اگر مادر یا پدر باشد خیلی ساده‌تر می‌تواند دیگر اعضای خانواده را با خودش همراه کند و خواسته‌ها و نیازهایش را برآورده و اجرا کند.

اگر کارمند باشد ساده‌تر از دیگران می‌تواند به ارتقا شغلی دست پیدا کند.

و در کل می‌شود گفت در هر پست و مقامی که باشد که با صرف انرژی کمتر، توجه و همراهی و احترام بیشتر را از آن خود می‌کند.

 

کاریزما ذاتی نیست یک مهارت دست‌یافتنی است

تصور رایجی که در مورد کاریزما وجود دارد، ذاتی بودن این ویژگی رفتاری است.

این در حالی است که اتفاقاً کاریزماتیک بودن هنر است.

هنری است قابل فراگیری و به همین دلیل است که می‌توانیم نام «مهارت» را روی آن بگذاریم چون به‌مرورزمان و با انجام تمرین و آگاهی بیشتر، می‌تواند در هر فردی تقویت شود.

بسیاری افراد هستند که به شکل خودآگاه یا ناخودآگاه ویژگی‌های یک فرد کاریزماتیک را از خود بروز می‌دهند. ممکن هم هست این ویژگی رفتاری از کودکی همراه آن‌ها باشد.

به همین دلیل هم هست که این ویژگی رفتاری را می‌توان الگوبرداری کرد و با تمرین و تکرار، آن را در خود پرورش داد.

پس می‌شود کاریزماتیک بودن را مثل یادگرفتن هر هنر دیگری دید که به‌مرورزمان و با تمرکز، بهبود پیدا کند و تقویت شود.

 

 

کاریزما از صمیمت می‌آید

تابه‌حال برایتان پیش‌آمده بعدازاینکه قصه‌های شخصی و رازهای زندگی فردی را از زبان خودش بشنوید و بعد از شنیدن این داستان‌ها، احساس کنید که به فرد موردنظر نزدیک‌تر شده‌اید؟

شده که احساس کنید بعدازاینکه این فرد داستانش را تعریف می‌کند، هم‌زمان بااینکه آسیب‌پذیرتر به نظر می‌رسد جذاب‌تر هم می‌شود؟

به این فکر کرده‌اید که چه ارتباطی بین این آسیب‌پذیری و جذابیت او وجود دارد؟

من فکر می‌کنم چیزی که دراین‌بین باعث ایجاد حس جذابیت فرد می‌شود و این احساس را در ما ایجاد می‌کند که او آدمی با کاریزمای بالاتر نسبت به همین چند دقیقه قبل است، صمیمت است.

وقتی کسی خودش را پیش ما آسیب‌پذیر می‌کند و پرده از رازهایش برمی‌دارد، یعنی به‌نوعی ما را معتمد خودش می‌داند و این احساس اعتماد و نزدیکی به ایجاد حس صمیمیت منجر می‌شود.

کاریزماتیک بودن یعنی داشتن حس خوب نسبت به دیگران.

وقتی نسبت به فردی احساس صمیمت می‌کنیم به این معنی است که حس خوبی به او داریم. همین احساس خوب باعث می‌شود ناخودآگاه به دنبال ویژگی‌هایی در شخصیت او بگردیم که جذابیت بیشتری دارد.

پس خیلی وقت‌ها حتی شنیدن قصه‌های یک فرد می‌تواند این حس را ایجاد کند که او نسبت به قبل فردی با جذابیت و کاریزمای بالاتر است.

 

ما خواهان جذابیت دائمی هستیم.

درست است که در مواقعی احساس جذابیت ممکن است به سراغمان بیاید اما احتمالاً کسی که به کاریزما بودن به‌عنوان یک مهارت و هنر نگاه می‌کند می‌خواهد این ویژگی شخصیتی را برای همیشه و در همۀ مواقع در خودش پرورش بدهد.

راهکار ساده است.

بهتر است ویژگی‌هایی که برای یک فرد کاریزماتیک برشمرده می‌شود را این‌قدر در خود پرورش بدهیم که به ویژگی درونی ما تبدیل شود.

 

مراحل تبدیل ایده‌های کاریزما به عمل

در ابتدای مسیر ممکن است آشنایی با این ویژگی‌های شخصیتی صرفاً در حد افزایش آگاهی باشد.

در مرحلۀ بعد این ویژگی‌ها به تلاشی آگاهانه تبدیل می‌شود؛ یعنی ما مدام تلاش می‌کنیم تا چنین ویژگی‌هایی را در رفتارهای خود وارد کنیم.

بعد از مدتی تمرین و تکرار و توجه و مداومت، این ویژگی‌ها درونی می‌شوند یعنی حتی وقتی به آن‌ها فکر هم نمی‌کنیم ناخودآگاه رفتارهایی مطابق با آن‌ها را از خود بروز می‌دهیم.

کاریزمایی که افراد از بیرون حس می‌کنند و جذابیتی که خیلی‌ها می‌توانند به آن اذعان کنند دقیقاً در مرحلۀ درونی شدن اتفاق می‌افتد.

تا وقتی تمرین کاریزماتیک بودن می‌کنیم صرفاً ممکن است احساس خوبی برای خودمان ایجاد کنیم اما هر چه این رفتارها درونی‌تر می‌شوند و به بخشی از ناخودآگاه ما تبدیل می‌شوند، جاذبۀ بیرونی بیشتری ایجاد می‌کنند.

 

کاریزماتیک بودن از دورهم قابل‌درک است

شاعران،

نویسندگان،

سیاستمداران،

هنرمندان و بسیاری از افراد دیگری هستند که ممکن است هیچ‌وقت آن‌ها را از نزدیک ملاقات نکرده باشیم اما به کاریزمای بالایی که دارند می‌توانیم اذعان کنیم.

چون درک کاریزما یک فرآیند احساسی است نه الزاماً بصری.

به همین دلیل می‌توان گفت فردی که کاریزمای بالایی دارد نیازی نیست چهرۀ جذاب و ظاهری متفاوت از عموم مردم داشته باشد.

هرکسی با هر سطح از زیبایی و جذابیت ظاهری می‌تواند یک فرد کاریزماتیک باشد. مشروط بر اینکه ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی خاصی داشته باشد که برای دیگران قابل‌درک باشد.

نوع نگاه آدم‌ها به دنیا، سبک زندگی و طرز تلقی‌شان از داشته‌ها و نداشته‌ها است که شخصیت آن‌ها و در پی آن میزان جذابیتشان را رقم می‌زند.

 

احساس کاریزماتیک بودن احساسی تقریباً عمومی است

مریلین مونرو و چرچیل هر دو کاریزما داشتند.

ممکن بود عده‌ای با این موضوع مخالف باشند اما کاریزماتیک بودن این افراد تقریباً جنبه‌ای عمومی دارد.

دلیل عمومی بودن کاریزما این است که ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی که آن‌ها را مثبت و دوست‌داشتنی می‌دانیم تقریباً در همۀ آدم‌ها ثابت است یا حداقل تفاوت فاحشی نمی‌کند.

تقریباً همه بر سر اینکه فرد صمیمی، باهوش، قدرتمند و مشتاق و کاربلد، فردی خاص و دوست‌داشتنی است توافق دارند.

پس دور از ذهن نیست که فردی که کاریزمای بالایی دارد در چشم خیلی‌ها جذاب و دوست‌داشتنی جلوه کند.

دقیقاً به همین دلیل است که گفته می‌شود کاریزماتیک بودن قابل فراگیری است چون از یک سری الگوها تبعیت می‌کند که مشخص، شفاف، عمومی و قابل فراگرفتن هستند.

مشخصه‌هایی مثل صمیمت و قدرت را می‌توان طوری تحت کنترل درآورد که در مواجهه با موقعیت‌های مختلف بتوان ا آن‌ها سود برد.

 

 

کاریزماتیک بودن می‌تواند مقطعی یا همیشگی باشد.

حتماً برایتان پیش‌آمده که در روزهای خاصی یا در موقعیت به خصوصی احساس خیلی خوبی نسبت به خود داشته باشید.

دقت کرده‌اید که در این مواقع دیگران با شما همراه‌تر و مهربان‌ترند.

حرف‌هایتان راحت‌تر پذیرفته می‌شود.

موردتوجه هستید.

شوخی‌هایتان دل‌نشین‌تر و خواسته‌هایتان منطقی‌تر به نظر می‌رسد.

نه‌تنها حس خوبی نسبت به خودتان دارید که احساس می‌کنید این حال خوب را هم دیگرانی که با شما هستند تجربه می‌کنند.

این مواقع، زمانی است که کاریزمای بالاتری دارید.

بله. کاریزما و جذاب بودن می‌تواند به شکل مقطعی خودش را نشان بدهد.

شما خودآگاه یا ناخودآگاه رفتارهایی را از خودتان بروز می‌دهید که ویژگی‌های یک فرد با کاریزمای بالا را برای دیگران تداعی می‌کنید.

در این مواقع قطعاً شما به شکلی خاص فکر می‌کنید،

احساس خاصی را تجربه می‌کنید،

و دنیا را متفاوت از مواقع دیگر می‌بینید.

پس کاریزماتیک بودن نتیجه است.

نتیجۀ رفتارهایی خاص و متفاوت.

این رفتارها از مدل ذهنی خاصی سرچشمه می‌گیرد که به‌مرور آن‌ها را باز می‌کنم.

 

کاریزماتیک بودن یک ویژگی ذهنی است و بعد رفتاری.

صاف راه برو.

با قدرت حرف بزن.

وقتی حرف می‌زنی در چشم طرف مقابل خیره شود و قدرتت را نشان بده.

مراقب نوع نشستن و احساسی که با آن ایجاد می‌کنی باش.

توصیه‌های مصنوعی ازاین‌دست نوعی آرایش رفتاری بیرونی است که همیشه جواب نمی‌دهد.

آرایش رفتاری و بازی‌های از جنس بازی زبان بدن، ممکن است باعث شود از اصل ماجرا دور شویم.

اصل ماجرا این است که هر رفتاری در نتیجۀ یک نوع خاص از طرز فکر شکل می‌گیرد.

این افکار ما و نوع نگرش ماست که احساس دیگران را درگیر می‌کند نه الزاماً نوع نشستن و برخاستن و راه رفتن ما.

نگاه ما به دنیا و آدم‌ها هزاران پیام به دیگران می‌دهد که شاید مثلاً نوع راه رفتن ما نتواند یکی از آن‌ها را به‌خوبی منتقل کند.

کاریزماتیک بودن هم رفتاری است که در نتیجۀ طرز فکر و مدل ذهنی خاصی شکل می‌گیرد.

پس بهترین راه برای تقویت ویژگی‌های کاریزما در خود این است که اولاً به ویژگی‌های ذهنی و سبک نگرشی مرتبط با کاریزما بودن اشراف داشته باشیم؛ و در درجۀ بعد، متعهد شویم که این ویژگی‌های ذهنی را زندگی کنیم.

 

کاریزماتیک بودن یک نوع اتیکت رفتاری با خود است.

اتیکت یعنی اصول و قواعدی خاص و استاندارد.

در مورد اتیکت‌های رفتاری با دیگران زیاد گفته شده است اما کمتر به این موضوع پرداخته شده که اتیکت رفتاری می‌تواند در رابطه با خود فرد رعایت شود.

ازاین‌رو من اتیکت‌های رفتاری با خود را به‌نوعی احترام درونی می‌دانم که هر فردی برای خودش قائل است.

ازآنجایی‌که کاریزماتیک بودن به واژه‌هایی مانند جذابیت، حس خوب، توجه، متمایز و مانند این‌ها گره خورده است، بهتر است قبل از هر کسی این واژه‌ها در رفتار فرد در ارتباط با خودش نمود داشته باشد.

البته اگر غیرازاین هم باشد، رفتارهای فرد به رفتارهایی ساختگی تبدیل خواهد شد که نه‌تنها جذابیتی برای دیگران ندارد که احساس درونی فرد را هم نسبت به خودش متزلزل و خدشه‌دار می‌کند.

ازاین‌رو ویژگی‌های یک فرد کاریزماتیک را با اتیکت‌های درونی او پیوند می‌زنم تا نتیجه‌ای که به دست می‌آید، درونی شده، ساختارمند و البته اثربخش باشد.

 

با همۀ این اوصاف می‌شود گفت که کاریزماتیک بودن را می‌توان به‌مرورزمان فراگرفت و به فردی با کاریزمای بالاتر تبدیل شد.

هدف از نوشته‌هایی که در آینده منتشر می‌کنم هم همین موضوع است که دریچه‌هایی را به‌سوی آگاهی از ویژگی‌های شخصیتی یک فرد کاریزماتیک باز کنم و باهم به تماشا و درونی کردن آن‌ها بپردازیم.

فایل‌های صوتی که برای این مجموعه ضبط می‌کنم می‌تواند تکمیل کنندۀ بحث موردنظر باشد.

شرح این ویژگی‌ها را به همراه فایل‌های ضبط شده به‌مرورزمان منتشر می‌کنم.

 مجموعه پادکست‌های  30 اتیکت رفتاری یک فرد کاریزماتیک 

لینک مستقیم دانلود:

1 احترام به تردید
اهمال‌کاری آگاهانه
3 محدود کردن آگاهانه
4 احترام به تنهایی
احترام به فرایند
6 توجه به جزییات
پذیرش
8 چندساحتی بودن
9 توجه به زنانگی

 

عضویت در کانال تلگرام ناهید عبدی

مطالب مرتبط

11 پاسخ

  1. سلام خانم عبدی

    من چند سال هست که به دنبال راهی برای رسیدن کاریزمای بیشتر بودم و بدون اغراق میگم چنین مطلب مفیدی رو پیدا نکردم

    خوندن این نوشته و شنیدن فایل های صوتی اش رو روزی چند بار برای خودم تجویز می کنم!

    خصوصا این جمله خیلی به من چسبید:
    “به اعتقاد من، افرادی که کاریزمای مثبت و ماندگارتری دارند، آن‌هایی هستند که برای تأثیرگذار بودن تلاش نمی‌کنند.”

    یک دنیا ممنون بابت این نوشته

    1. سلام محمد عزیز
      خوشحالم این مطلب برات مفید بوده.
      فایل‌های تکمیلی رو هم به زودی اضافه می‌کنم.
      ممنون از همراهیت

  2. سلام به استاد عزیز
    مدت‌ها می‌شد که نوشته‌هایت را در تلگرام دنبال می‌کردم‌، اما زیاد به وبلاگ‌تان سر نزده بودم.
    اما امشب وقتی کلمه‌ی کاریزما را دیدم چون برایم کمی گنگ و مبهم بود. آمدم این‌جا و خوشبختانه بعد از مطالعه این نوشته کاریزما برایم روشن و واضح شد.
    و باید بگویم که تو خودت یک فرد کاریزما هستی استاد، خیلی خصوصیات که گفته بودی بدون شک درباره ات صدق می‌کند.

    در اخیر سپاسگزارم از این‌که مطالب ارزشمندی را با ما به اشتراک می‌گذاری. از این پس دوست دارم در وبلاگ هم شما را دنبال کنم. و چیزهایی یاد بگیرم.

    موفق و پایداری باشی خانم عبدی

    1. سلام دوست عزیز
      ممنون از لطفت
      خوشحالم که اینجا هم همراهم هستی و ممنونم از وقتی که میذاری.
      پایدار باشی

  3. سلام
    خیلی لذت بردم. من چند وقتی هست که نظریه های یونگ در مورد جذابیت درونی رو میخونم و چند فایل صوتی در این مورد گوش کردم. و با خوندن مطلب و فایل های شما ارتباط بیشتری برقرار کردم. تمرین کردن مواردی که گفتید واقعا برای تبدیل شدن به یک شخصیت کاریزماتیک موثر هست. ممنون از بیان خوبتون

  4. سلام
    خیلی لذت بردم از مطلبتون. من مدتی هست که نظریه های یونگ و چند فایل صوتی در مورد جذابیت درونی رو دنبال میکنم. و واقعا با مطلب و فایل های شما ارتباط بیشتری برقرار کردم. قطعا با تمرین مواردی که گفتید میشه به یک شخصیت کاریزماتیک تبدیل شد.

  5. سلام و عرض ادب
    من مطالبی از رابطه‌ی کاریزما و ترس و قدرت میخام از کتاب افسانه کاریزما نویسنده اولیویا فاکس کابان، میشه خواهش کنم کمک کنین؟ 🤦‍♀️💞

  6. سلام و عرض ادب مطالب واقعا عالی و کاربردی بودن👏🏻👏🏻👏🏻
    ضمنا من مطالبی از رابطه‌ی کاریزما با ترس و قدرت از کتاب افسانه کاریزما اولیویا فاکس کابان میخواستم… میشه کمک کنید؟؟!! 🙏🏻💫

  7. سلام
    من سالها بود که در ارتباط با دوست داشتن خود و احترام به نفس و عزت نفس، مطالعات و فعالیتهایی انجام میدادم.
    اکنون ضمن اینکه این فعالیتهایم را به حوزه شخصیم لغزانده ام، یکی از دوستانم از من در ارتباط با کاریزما پرسید. سرچ کردم و صفحاتی پیدا کردم. تلاش شما در این موضوع بسیار ارزنده و زیبا بود. خودم هم فایلهای صوتی را گوش دادم و استفاده کردم. بسیار لذت بردم. گفتم تشکر کنم از تلاش زیبایی که انجام داده ای. موفق باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *