ناهید عبدی

چگونه ببازیم؟

ممکن است تعجب کنیم اگر بشنویم کسی مثل مارک منسون راه‌حل مشکلات را صرفاً پیدا کردن یک مشکل دیگر می‌داند، اما عجیب است که تعجب نمی‌کنیم با این حجم از آموزه‌های خودیاری و انگیزشی، تاکنون انسانی بی مشکل نشده است.

فکر می‌کنم بیشتر از اینکه به آموزش‌های چگونه بردن نیاز داشته باشیم، به چگونه باختن باید توجه کنیم.

من هم مثل شما ترجیح می‌دهم واقع‌بینانه رنج بکشم تا کورکورانه به خودم امید بدهم.

درگیر شدن با مسائل امیدوارکننده و تنی به آب امید زدن خوب است اما غرق شدن در آن برای حل باخته‌ای‌مان، خود بزرگ‌ترین باخت است.

تجربه به همۀ ما ثابت کرده در مقابل باخت‌های بزرگ، همیشه بردهای بزرگ و کوچک تعریف نمی‌شود بلکه باخت‌هایی جدی‌تر یا معمولی‌تر شکل می‌گیرد.

ما وقتی درگیر مشکلی جدی می‌شویم و نمی‌توانیم برگردیم و همه چیز را از نو بسازیم، بهتر است لبخندهای تصنعی را از روی لبانمان پاک‌کنیم، امید به تغییر دادن دیگران را فراموش کنیم و در عوض به این فکر کنیم که مشکلم را با کدام مشکل کوچک‌تر و جذاب‌تر می‌توانم جایگزین کنم؟

انسان موفق کسی نیست که بنای مشکلات را طوری درهم می‌ریزد که حتی خاکستری از آن باقی نماند؛ بلکه کسی است که سازۀ چالشی کوچک‌تر را می‌سازد.

مشکلی که ما خودمان انتخاب می‌کنیم همان ناجی ماست.

نمی‌توانیم وقتی در قهقرای مشکلات گیر افتاده‌ایم آینه‌ای پیدا کنیم و با لبخند زدن به آن روزهای رخشان آینده را بینیم؛ اما می‌توانیم درگیر چالشی تازه شویم و با آن ابزار خودمان را قدری بالا بکشیم.

موفقیت در یک نقطه قابل‌تعریف نیست. نمی‌توانیم بعد از مواجه‌شدن با مشکل به‌یک‌باره روی نقطۀ موفقیت سقوط کنیم (یا عروج کنیم). موفقیت حرکت در مسیر است و هیچ مسیری بی مشکل و چالش نیست.

شاید بگویید اما این حق ما نیست که همیشه درگیر چالش و مشکلات تازه باشیم.

و جوابش را به تجربه می‌دانیم که:

هیچ‌کسی قول بی مشکل زندگی کردن به ما نداده است. اگر فکر می‌کنیم این حق ما نیست تنها دلیلش این است که ما این‌گونه فکر می‌کنیم.

بی مشکل بودن آرمانی دست‌نیافتنی است.

درست باختن دست‌یافتنی‌تر است.

درست باختن یعنی توانایی انتخاب مشکلات بعدی را داشته باشیم.

مشکلات و چالش‌هایی که با هدفی بزرگ‌تر درگیرشان می‌شویم.

 

عضویت در کانال تلگرام ناهید عبدی

مطالب مرتبط

ذهن و مغز

انسان مکانیکی شاد

در فراسوی این شب تیره که مرا دربرگرفته به سیاهی مغاکی میام دو قطب برای روح شکست‌ناپذیر خود سپاسگزار خدایانم در شرایط طاقت‌فرسا نه پا

ادامه مطلب »

2 پاسخ

  1. خانم عبدی گرامی
    سلام
    “درست باختن یعنی توانایی انتخاب مشکلات بعدی را خودمان داشته باشیم.”
    جمله زیبا و درستی به کار بردید.
    گاهی وقتها باید یک باخت خوب را به یک باختن فاجعه آمیز ترجیح دهیم.
    همونطور که باید برای “بُردها” تلاش کرد، برای باختن ها نیز باید آماده بود.
    موفق باشید

    1. سلام محمدرضا. دوست عزیز.
      مرسی از کامنت زیبایی که نوشتی
      درسته. و فکر می‌کنم وقتی یه باخت خوب رو انتخاب می‌کنیم، چون با انتخاب کردن و تصمیم گیری معنیش کردیم پس می‌تونیم از نظر فکری بیشتر روش سوار باشیم و کنترلش کنیم.
      و خیلی وقت‌ها تو گذر زمان و طولانی مدت می‌بینیم که همین به ظاهر باخت‌های خوب به بزرگترین بردهای ما تو زندگی تبدیل میشن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *