ناهید عبدی

چگونه مرور کتاب بنویسیم؟

برخلاف توصیۀ معمول (و البته غیر صحیح) می‌خواهیم قضاوت کنیم.

اما این بار قرار است یک کتاب را قضاوت کنیم و درباره‌اش بنویسیم.

نوشتن مرور کتاب از آن کارهایی است که لذت خواندن صرف کتاب را می‌گیرد و نویسنده را مجبور می‌کند قدری با نگاه انتقادی کتاب را بخواند تا بتواند قضاوتش کند.

از طرفی نوشتن مرور کتاب مستلزم دست و دلبازی مرور نویس است.

می‌دانیم که نمی‌توانیم خطاهای ذهنی را کنار بگذاریم اما حداقل می‌توانیم با ذهنی باز و پذیراتری کتاب را بخوانیم تا مرور ارزشمندتری برایش بنویسیم.

از مهم‌ترین نکاتی که برای نوشتن مرور در همین ابتدا باید به آن توجه کنیم این است که تا حد امکان از نوشتن مرور منفی دوری کنیم. این نوع نوشته‌ها بیشتر نقد هستند نه مرور. در ادامه چرایی آن را با دیدگاه برد هوپر توضیح می‌دهم.

نوشتن مرور کتاب مانند این است که دیدگاهتان را بر فراز کتاب پرواز بدهید و تصویری از نقشۀ کلی کتاب در اختیار خواننده قرار بدهید. نوشتن مرور یعنی یک نگاه کلی و فراگیر به همۀ قسمت‌های کتاب و ارزیابی کردن آن.

مرور نویس حدومرزهای کتاب را برای خواننده مشخص می‌کند پس مسلم است که سلیقه و باورهای او نقش اساسی در این ارزیابی دارد؛ اما این مسئله به‌هیچ‌عنوان منفی نیست چراکه مرور برای مخاطب عام نوشته می‌شود.

نگاهی به کتاب که مطلبی را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و تا اعماق آن نفوذ می‌کند تا ناشناخته‌هایی را برای مخاطب عنوان کند و احتمالاً نقایص و نقاط ضعف را شرح دهد، نگاهی است که در نقد استفاده می‌شود نه در مرور نویسی.

 

دو نکتۀ مهم در نوشتن مرور کتاب وجود دارد:

  1. اینکه کتاب در مورد چیست؟
  2. این کتاب تا چه اندازه خوب است؟

مرور نویس قرار است به این دو مقوله بپردازد. تاباندن نگاه به کلیت کتاب و گرفتن نتیجه‌گیری کلی از آن، همان چیزی است که مضمون شماره 1 را تشکیل می‌دهد؛ و ارزیابی چرایی خوب بودن کتاب، موضوع شماره 2 است.

بسته به اینکه مرور را برای چه مخاطبی می‌نویسید، می‌توانید حجم متفاوتی را به این دو قسمت اختصاص بدهید.

گاهی می‌خواهید اهمیت خواندن کتابی را که به تازگی وارد بازار شده است (قرار است منتشر شود) را بیان کنید و بنابراین بخش قابل‌توجهی از مرور نویسی را به قسمت اول اختصاص می‌دهید.

گاهی می‌خواهید علل موفقیت یا شکست کتاب را بیشتر شرح دهید و نظرتان را در مورد آن بیان کنید. پس حجم بیشتری از مطالب را به قسمت دوم اختصاص می‌دهید.

 

چند نکته برای نوشتن مرور کتاب به ذهنم می‌رسد که فکر می‌کنم باعث حرفه‌ای‌تر شدن نتیجۀ کار می‌شود.

نکات مهمی برای نوشتن مرور کتاب:

  • نوشتن مرور کتاب مستلزم خواندن جزء به جزء کتاب است. آن هم به نگاه انتقادی که به آن اشاره کردم.
  • نه‌تنها خواندن خود کتاب مهم است بلکه برای نوشتن مرور بهتر لازم است کتاب‌های هم رده هم خوانده شود تا اگر قرار است نظران قابل تأملی دربارۀ میزان خوب بودن کتاب و ارزیابی آن بدهیم، این نظریه‌ها قابلیت استناد داشته باشند. چون بهترین حالت قیاس کتاب، مقایسۀ آن با کتاب‌های هم ردۀ خودش است.
  • تا حد امکان مرور نویس باید پیش‌فرض‌های ذهنی را کنار بگذارد و خود را به کتاب بسپارد. لازم است سعی کند منظور اصلی نویسنده را که در لابه‌لای سطرهای کتاب وجود دارد کشف کند و راجع به آن بنویسد.
  • جملات اول مرور بهتر است شیوایی و رسایی کامل را داشته باشند تا خواننده از همان ابتدا تکلیفش را با مروری که قرار است بخواند مشخص کند.
  • بهتر است علاوه بر اینکه نقشۀ کلی کتاب عنوان می‌شود، مرور نویس قدمی هم در کوچه پس‌کوچه‌های کتاب بزند و به خواننده بگوید که درازای وقتی‌که برای خواندن کتاب می‌گذارد قرار است به کدام سمت‌وسو برود.
  • اگر نام نویسنده و آثار او به‌اندازۀ محتوای کتاب ارزشمند است، کم‌لطفی است که در مرور به این مطلب اشاره نشود.
  • بهتر است در مرور اشاراتی به نام نویسنده، مترجم، ساختار کلی، انتشارات کتاب، سال تولد محتوا و پیش‌زمینۀ فکری مهمی که در پسِ کتاب هست، وجود داشته باشد.

 

ویژگی‌های مرور خوب:

  1. مرور خوب جاندار است. نمی‌خواهد تنها تکلیفی انجام‌شده باشد. مرور می‌تواند به‌اندازۀ خود کتاب جذاب باشد. مرور نویس باید دقت کند که با نوشتن مرور برای کتابی خوب، فرصتی دارد برای اینکه بخشی از اعتبار کتاب را از آنِ خود کند. پس بهتر است تا حد امکان مرور را سرزنده، پویا و پرنفس بنویسد.
  2. خیلی خوب است که لحن مرور با لحن کتاب همخوانی داشته باشد. اگر متن کتابی فلسفی و خشک است جالب نیست مروری با زبان عامیانه برایش نوشته شود.
  3. شعاری که هوپر برای نوشتن مرور خوب عنوان می‌کند: تجربه، تجربه، تجربه.

اولین تجربه مربوط می‌شود به مطالعاتی که نویسنده دارد. هراندازه این مطالعات بیشتر باشد و هرچقدر روح نویسنده با کلمات و کتاب‌های مختلف عجین باشد، مرور بهتری خواهد نوشت.

دومین تجربه مربوط می‌شود به تجربۀ خواندن مرور کتاب. خواندن مرورهای مختلف مثل نگاه کردن کتاب از زاویه‌های متفاوت است. با هر تغییر جهت می‌توان انتظار داشت چیزهایی را از کتاب ببینیم که در موقعیت قبل نمی‌توانستیم.

سومین تجربه مربوط می‌شود به نوشتن مرور. تنها راه تبدیل شدن به مرور نویس حرفه‌ای، نوشتن مرورهای بیشتر و بیشتر است. این مطلب گواهی است بر این قاعده که کمیت، کیفیت ایجاد می‌کند.

  1. مرور خوب حس مرور کردن را برای خواننده تداعی می‌کند نه احساس یک سخنران و نه احساس یک نویسندۀ مدعی یا منتقد.

مروری که بدون غرض‌ورزی نوشته می‌شود این حالت را به خواننده القا می‌کند. مرور نویسی که نقش خود را گم نکرده است، زیاد یا کم نمی‌نویسد. در حدی می‌نویسد که خواننده با این نقشه راهی که در اختیارش قرار مکی گیرد بتواند تصمیم‌گیری کند که وارد سرزمین کتاب شود یا از خواندن آن به‌کل منصرف شود.

  1. مرور خوب تنها به قسمتی از داستان توجه نمی‌کند تا ناخودآگاه از بقیۀ ماجرا غافل شود. کلیت نوشته‌ها مدنظر قرار می‌گیرد؛ و حتی مرور نویس خوب پا را از این فراتر می‌گذارد و کلیت داستان‌های مشابه را هم بررسی می‌کند. تمرکز بر قسمتی از کتاب باعث کم‌لطفی به دیگر قسمت‌های می‌شود و ممکن است باعث ضعف در انتقال مفهوم کلی کتاب شود.
  2. مرور نویس خوب فاصلۀ خود را با کتاب حفظ می‌کند. نه غرق آن می‌شود و نه خود را از آن جدا می‌داند. تنها وصله‌ای از نگرش و نظرات خود را به کتاب می‌بندد و این اتصال را طوری ایجاد می‌کند که خواننده این فاصله را ببیند و احساس کند.
  3. مرور خوب داستان اصلی را لو نمی‌دهد اما فراتر از آن می‌نویسد. دربارۀ منظور کلی که پشت سطرهای کتاب وجود دارد، دربارۀ حسی که قرار است به خواننده منتقل شود و دربارۀ غیرمنتظره‌ترین رویدادهایی که خواننده دوست دارد با آن‌ها مواجه شود.

در کل می‌توان گفت:

مرور خوب نوعی اشتراک‌گذاری برداشت‌های ذهنی از کتاب است در متعادل‌ترین حالت ممکن.

اینستاگرام ناهید عبدی

مطالب مرتبط

کتاب و کتابخوانی

جمع کتابخوانی ما

«آدم می‌تواند یک عمر زندگی کند بی‌آنکه بداند چه کتاب‌هایی وجود دارند. کتاب‌هایی که می‌توانستند تمام زندگی‌اش را مثل کف دست نشانش بدهند.» داستایوفسکی راهکار

ادامه مطلب »
کتاب و کتابخوانی

تنها با کتاب

بی‌موقع به سرم زد بروم شهر کتاب نزدیک خانه. توقع نداشتم باز باشد ولی بود. دختر مسئول کتابخانه زود رسیده بود و چون مرا می‌شناخت

ادامه مطلب »

6 پاسخ

  1. سلام ناهید جان
    به قدری موضوع مرور نویسی را جذاب توضیح دادین که من عاشق این کار شدم
    منتهی میشه اگر امکانش باشه یه برنامه بذارید ویک فراخوان بدید که مثلا هر ماه
    یک کتاب کم حجم مشخص کنید تا هر کس یک مرور بنویسد وبا نظارت خودتون
    کمک کنید تا ما این مهارت را یاد بگیریم.
    ممنون

    1. سلام معصومۀ نازنین
      من فقط کلیات رو مطرح کردم. این هنر و ذوق شماست که باعث تمایل تون به این کار شده.
      ممنون از پیشنهادتون. بهش فکر می کنم.
      شاد باشی عزیزدلم.

  2. سلام خانم عبدی عزیز
    ممنونم
    خیلی خوب توضیح دادین
    ای کاش چندنمونه مرور خوب رو هم معرفی می کردید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *