«هرروز سه کلمۀ جدید پسانداز کن.»
این موضوع وقتی به ذهنم رسید که روی برخی روابطی دقیقتر شدم؛ روابطی چنان رقتبار که گویی انعکاس صدای خودت را در پوچی و خلأ درون آن میشنوی، بدون اینکه تأثیر دیگری دیده باشی.
چطور میشود که ما آدمهایی که غالباً دید و هوش متوسطی داریم، در برقراری ارتباط، وسواس کلامی نداشته باشیم؟
وقتی نمیتوانیم درست ارتباط برقرار کنیم، پاک خودمان را میبازیم. حتی گاهی به سرمان میزند از خواستههای خود چشمپوشی کنیم.
برای برقراری یک ارتباط موفق و مؤثر، باید از کلمات غنی باشیم. نه برای اینکه بتوانیم اظهار فضل کنیم؛بلکه شاید قدری به تنِ احساس خود، لباس مناسبی از کلمات بپوشانیم.
یکی از قرارهای مهم من با خودم این است که دفترچهای برای پسانداز کلمات بازکنم و هرروز سه کلمۀ جدید یاد بگیرم و در آن بنویسم.
به این شکل قبل از آنکه دیگران را متهم به نفهمیدن کنم و ملال بیتوجهی مردم تحمل کنم، به سهم خودم میتوانم فضا را به حال و رنگی که میخواهم نزدیکتر کنم.
البته منظورم ریختوپاش بیملاحظۀ کلمات نیست، قرار است کلماتِ من، با همان وسواسی که جمع شدهاند، خرج شوند.
وقتی کلمات را درست خرج میکنی، گمانت میبرد که گرانترین ارتباط را برقرار کردهای، حساس میشوی و موزونتر سخن میگویی.
با کندوکاو درست کلمات، میتوانیم به روشنایی دل مخاطب تونل بزنیم و ارتباطی موفق برقرار کنیم.
یک پاسخ
چقدرررررر کیف داد خوندن این مطلب
مرسی واقعاً 🙂