1
تعاریف مختصر
نگاهی کوتاه به مفهوم واژههای مرتبط با محتوا:
مصرف محتوا: درباره مصرف محتوا اینجا بهطور مفصل گفتهام؛ اما در حد توضیحی مختصر میشود گفت:
ما برای اینکه دست به تولید محتوا بزنیم، نیاز داریم تا از محتوای تولید شده توسط دیگران استفاده کنیم تا اطلاعات خود را به روز کنیم، یاد بگیریم، ورودیهای لازم برای ذهن را فراهم کنیم تا از آنها بهعنوان سنگ بنایی برای ساخت ساختمان محتوا استفاده کنیم.
توزیع محتوا: محتوای تولید شده قرار است در معرض دید دیگران قرار بگیرد. پس آن را در رسانههای مختلفی مثل وبلاگ، وبسایت و شبکههای اجتماعی توزیع میکنیم.
ترویج محتوا: با یک بار انتشار محتوا نمیشود انتظار دیده شدن آن را توسط مخاطب داشت. بعد از تولید محتوا نیاز است تا از ابزارهایی کمک بگیریم و شانس دیده شدن محتوای تولید شده را به طرق مختلف افزایش دهیم. بازنشر محتوایی که در وبسایت منتشر شده و ترویج آن در شبکههای اجتماعی، روشی مستقیم برای ترویج محتواست.
میشود روی توزیع به روش غیرمستقیم هم حساب کرد. بهعنوانمثال میشود برای وبسایت دیگران محتوا تولید کرد و از توجه به دست آمده و فرصت ایجاد شده، برای بازنشر محتوای تولیدی خود بهره گرفت.
بهروزرسانی محتوا: یکی از اشتباهات ما در تولید محتوا میتواند این باشد که محتوا را یک بار برای همیشه تولید کنیم و در طی زمان و به فراخور زمان دست به تغییر و بهروزرسانی و بهتر کردن آن نزنیم.
اصلاً یکی از فلسفههای توزیع محتوا این است که از بازخوردی که از مخاطب میگیریم، فرصتی برای بهینهسازی و تغییر محتوا فراهم کنیم.
از طرفی، هراندازه روی یک محتوا بیشتر کار کنیم و آن را از جنبههای مختلفی مثل مفهومپردازی، زیبایی بصری و ارزش محتوایی بهینه کنیم، شانس دیده شدن آن را در طول زمان توسط موتورهای جستجو بیشتر میکنیم.
2
وزنه تعادل بین مراحل محتوایی
نیاز است بین مراحل ساخت محتوا، از مصرف اولیه محتوا تا بهروزرسانی آن، تعادل خوبی برقرار باشد نه به این مفهوم که برای همه مراحل به یک اندازه وقت صرف شود. از این باب که هرکدام را به نسبتی که باید و بهاندازهای که توجیهپذیر است پیش ببریم.
تولید محتوای خلاقانه یکباره اتفاق نمیافتد. به ساعتها و روزها تمرکز بر موضوع و خوابیدن روی مسئله نیاز هست. نمیتوانیم از خودمان انتظار داشته باشیم ارشمیدسوار و یکباره ایدهای درخشان را شکار کنیم و آن را به محتوایی قابل تبدیل کنیم.
از بین واژههای مصرف محتوا، تولید محتوا، توزیع محتوا، ترویج محتوا و ویرایش و بهروزرسانی محتوا، اغلب اوقات وزن و اعتبار بیشتری برای تولید محتوا قائل هستیم.
اما نیاز به توجه است که برای تولید محتوای خوب، نیاز است که روی فکر و اندیشه خود سرمایهگذاری کنیم. نیاز است به ذهن خود خوراک فکری خوب بدهیم تا از قِبل ورودیهای خوب، توان لازم برای تولید محتوایی ارزشمند را بهعنوان خروجی داشته باشیم.
با نظری مشابه، محتوای تولید شده یکباره دستبهدست نمیشود و در معرض دید دیگران قرار نمیگیرد. محتوای تولید شده نیاز به تبلیغ و ترویج در طی زمان دارد.
برای اینکه محتوای تولیدی ما دیده شود و در معرض بازخورد دیگران قرار بگیرد، لازم است تا ساختاری برای نمایش آن در نظر بگیریم. نیاز است ترویج محتوا را فعالیتی سازمانیافته، مرتب و طبق برنامهریزی قبلی بدانیم. با این نگاه، از امید بستن به شانس و اقبال فاصله میگیریم و دست به کاری عملی و واقعی میزنیم.
با این دید میتوان گفت برخلاف باور غالب، مراحلی مثل مصرف محتوا و ترویج محتوا، نسبت به مرحله تولید محتوا میتواند زمان بیشتری ببرد و چالشیتر باشد.
اگر برای مصرف محتوا زمان و انرژی کافی صرف شود، میشود به تولید محتوایی امید بست که درست است یک بار تولید شده اما قابلیت چندین و چند بار بازنشر به شکلهای مختلف را دارد. با مصرف محتوای خوب، موضوع برایمان شفافتر میشود و هر چه مسئله شفافتر در ذهن جای بگیرد، پرسشهای بهتری پرسیده شود، پیدا کردن راهحل بهمراتب سادهتر خواهد بود و جذابیت این محتوا برای مخاطب هم بیشتر خواهد شد.
اگر برای توزیع محتوا زمان و انرژی کافی صرف شود، محتوای تولید شده در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار میگیرد و برای ما امکان گرفتن بازخوردهای بیشتر را فراهم میکند که این بازخوردها از مهمترین مراحل رشد و توسعه کار ما برای تولید محتوا محسوب میشود.
اگر برای بهروزرسانی محتوا زمان و انرژی کافی صرف شود، انرژیای که قرار است صرف تولید محتوای بیشتر شود، برای بهینهسازی و بالا بردن ارزش محتوای تولیدی مصرف میشود.
3
SWOT در محتوا
وقتی درباره SWOT به ما میگویند البته حق داریم کنف شویم و بخواهیم زودتر از آن فرار کنیم تا به موضوعات کمتر تکراری و کمتر کلیشهای برسیم اما این موضوع اینقدر مهم هست که بهزودی و حتی باوجود درک ناقص آن از خیلی جنبهها، بهسرعت به کلیشه تبدیلشده است. پس بهتر است زمان بیشتری برای تأمل دربارۀ آن صرف کنیم.
برای تولید محتوای ارزشمند، بهجای توجه صرف به توصیه دیگران، بهتر است زمان کافی بگذاریم و این موارد را بررسی کنیم:
نقاط قوت من: قابلیتهای من در تولید محتوا، اطلاعاتی که دارم و در کل هر آنچه میتواند مرا در تولید محتوا از دیگران متمایز کند و باعث شود نتیجه کارم برای دیگران واقع شود.
نقاط ضعف من: تأمل دربارۀ آنچه نمیدانم یا کم میدانم و نیاز است تا برای فراگیری آن وقت بیشتری صرف کنم یا تصمیم بگیرم آن حوزه خاص را کنار بگذارم و به موضوعات مهمتر بپردازم.
فرصتهای بیرونی: هر آنچه در دنیای محتوایی که مرتبط با من است، میتواند بهعنوان فرصت تلقی شود و کمک کند تا در حوزه محتوایی که مدنظر دارم بهتر فعالیت کنم.
تهدیدهای بیرونی: هر نشانه و اخطاری از بیرون مرا متوجه میکند تا کارم را در محدودهای مشخص و امیدوارکننده پیش ببرم.
مهمترین موضوع ازاینبین، توجه به نقاط قوت است. چیزی که میتوانیم برای ایجاد تمایز در محتوا روی آن حساب کنیم.
تسلط ما بر موضوع، اطلاعات مضاعفی که نسبت به دیگران داریم، دید متفاوت ما و موقعیت خاصی که داریم همگی میتوانند بهعنوان نقاط قوت، تکیهگاهی محکم برای بنای ساختمان محتوایی ما باشند.
4
برنامهای که مرتب بهروزرسانی میشود
برنامه ریختن به معنای داشتن یک ساختار ثابت و بدون تغییر نیست. به نسبت تغییرات بیرون این برنامه هم بهتر است تغییر کند.
برنامه محتوایی هم از این قاعده مستثنی نیست. درست است که با خودمان به توافقی برای سبک تولید محتوا و شیوۀ توزیع و ترویج محتوا میرسیم اما بهتر است که نگاهی منعطف به این برنامه هم داشته باشیم و تلاش کنیم تا به فراخور تغییر موقعیت، برنامهای متناسب تنظیم کنیم.
بهعنوانمثال
- با توجه به بازخوردی که از مخاطب میگیریم،
- با توجه به نرخ تبدیل انواع محتوا،
- با توجه به تعداد بازدید و مصرف محتوا،
- با توجه به میزان فروش محتوا،
- با توجه به هویتی که بهواسطه محتوا در ذهن دیگران ساخته میشود،
- و با توجه به نتیجهای که از تولید و نشر محتوا داریم (که این نتیجه برای یک نفر میتواند دیده شدن و برای فردی دیگر فروش بیشتر یا برندسازی شخصی و مواردی ازایندست باشد)
میتوانیم برنامه محتوایی خود را تنظیم کنیم، تغییر دهیم و در طول زمان بهبود ببخشیم.
5
هدف محتوایی
برنامه محتوایی بر پایه هدف ما از تولید محتوا است که تنظیم میشود.
هدف از تولید محتوا همان سنگ بنایی است که ساختمان محتوا روی آن سوار میشود.
اگر انتظار گرفتن نتایج خوب از محتوا داریم نیاز است تا هرازگاهی هدف محتوایی خود را شفاف کنیم و برای تولید و نشر هر قطعه محتوایی از خود سؤال کنیم که:
- آیا این محتوا در راستای هدف من هست؟
- نقطه بهینه برای من کدام است؟
- آیا الآن به سمت آن حرکت میکنم؟
- با محتوایی که تولید میکنم چه وجههای برای خودم میسازم؟
- این وجهه تا چه اندازه به چیزی که میخواهم نزدیک است؟
سؤالاتی ازایندست وقتی به عادت ذهنی ما تبدیل میشوند و در هر بار تولید و نشر محتوا به آنها توجه نمیکنیم، مسیر را شفافتر میکنند و باعث تولید محتوایی هدفمند و کاربردی هم خواهند شد.
یک پاسخ