پیش از این دربارۀ تفاوت انسان مکتوب و شفاهی نوشته بودم.
به دلیل جذابیت موضوع و اهمیت آن از دید من، این متن را به عنوان مکملی برای مطلب قبلی و به عنوان راهکاری برای دقیقتر فکر کردن، بهتر تصمیم گرفتن و دوری از تنش فکری مینویسم.
ما به مکتوب فکر کردن نیاز داریم
• ما ناآگاهانه به مصرف محتوا عادت میکنیم
در دسترس بودن اطلاعات پراکنده و بیشمار در طی روز، ما را به مصرفکنندۀ دائمی محتوای دیگران تبدیل میکند.
اگر این عادت با تولید فکر و ملموس کردن ایدهها همراه نباشد، ممکن است باعث شود در بلندمدت خلاقیت ما آسیب ببیند.
وقتی عادت مکتوب فکر کردن را در خود پرورش میدهیم، از محتوایی که مصرف میکنیم میتوانیم به نفع رشد فکری و رشد زندگیمان در ابعاد مختلف استفاده کنیم.
• افکار مهم را باید از ذهن خالی کرد تا اهمیتشان قابل رویت شود
بهتر است بین آنچه اهمیت فکر کردن دارد و چیزی که باید سطحی با آن برخورد شود تفاوت قائل شویم. با خالی کردن ذهن از افکار مهم، چنین تفاوتی را میشود به خود یادآور شد.
ثبت و ضبط و نگهداری کردن از افکار مهم آن هم به صورت مکتوب، این پیام ناخودآگاه را دارد که باید بر موضوع توجه و تمرکز بیشتری داشت.
اگر چنین تفاوتی را بین انواع موضوعاتی که به ذهن خطور میکند قائل نشویم، به دلیل حجم زیاد ورودیهای ذهنمان، دیر یا زود دچار سردرگمی و پریشانی خواهیم شد.
• مکتوب فکر کردن یعنی ارزش قائل شدن برای موضوعات مهم
نمیتوان از کنار موضوعات مهم و سرنوشتساز ساده رد شد و انتظار ایجاد تغییراتی را داشت.
باید از چنین موضوعاتی به نحوی حفاظت کرد.
با حفاظت نوشتاری از این موضوعات، راه را برای ورود آنها به زندگی واقعی باز میکنیم و خود را در معرض عملی کردن و زندگی کردن این موضوعات در واقعیت قرار میدهیم.
به این طریق میتوانیم عادت مکتوب فکر کردن را تقویت کنیم
۱٫ اجازۀ فکر کردن به خود دادن
گردآوری مداوم اطلاعات، در معرض انواع محتوا بودن، مصرف بیرویۀ اطلاعات، ممکن است جایگزین تولید فکر و اندیشه شود.
بهتر است این اجازه را برای خود صادر کنیم که در موقعیتهای مختلف »فکر کنیم« مثلاً
موقع کتاب خواندن، با حاشیهنویسی، همراه با مصرف محتوا افکاری را تولید کنیم.
بعد از جستجو در فضای دیجیتال، موضوعات کلیدی آموخته شده را به زبان خود بنویسیم.
اگر مطلبی را میبینیم یا میشنویم که برایمان مهم است، آن را به زبان خود بازنویسی کنیم.
۲٫ همراهی همیشگی با قلم و کاغذ یا نوشتن به هر طریقی
عادت نوشتن در خلوت، در جمع و در موقعیتهای مختلف، باعث میشود بعد از مدتی این توانایی را پیدا کنیم که بین موضوعات مهم و غیرمهم تمایز قائل شویم و از موضوعات مهم به شیوهای درست محافظت کنیم.
۳٫ حاشیهنویسی
نه فقط در کتاب که در هنگام گوش کردن به سخنرانی، در گفتگوهای روزمره و در موقعیتهای مختلفی که میبینیم و میخوانیم و میشنویم، میتوان حاشیهای برای این خواندهها و دیدهها و شنیدهها نوشت. این کار کمک میکند قدرت ذهنمان به مرور زمان برای تحلیل موضوعات بیشتر شود.
۴٫ باز کردن فضایی برای ثبت ایدهها و جدی کردن موضوع برای خود
داشتن یک مکان ثابت برای نوشتن یا دفترچهای مخصوص برای ثبت ایدهها و استفادۀ هرروزه از آنها کمک میکند تا عادت نوشتن به مرور زمان برایمان جدیتر شود.
۵٫ کشیدن تصویر ذهنی از افکار
اگر وقت و حوصله یا توان نوشتن هم نبود، با تصویرسازی و با شکل دادن به محتوای ذهنی، ایدههایمان را بهتر میبینیم و میشناسیم و فرصت پرورش آنها را خواهیم داشت.
۶٫ تمرین خلاصهبرداری از موضوعات مهم در قالب کلیدواژهها
خلاصه کردن موضوعات مهم در قالب چند کلیدواژۀ محدود، هم توان ما را برای دقیق فکر کردن بدون اضافهگویی بیشتر میکند و هم باعث آشنایی هر چه بیشتر ما با دنیای وسیع و مهم کلمات میشود. با استفادۀ بیشتر و بهتر از کلمات، دنیای ذهنی ما وسیعتر خواهد شد و به تناسب آن عملکردی متفاوتتر و بهتر از قبل خواهیم داشت.
۷٫ نوشتن از موضوعاتی که به آنها علاقه داریم
با شروع مکتوب کردن موضوعاتی که به آنها علاقه داریم، راه را برای پرورش عادت نوشتن از موضوعات مختلف باز میکنیم. مهم این است که شروع ما هیجانانگیز و بامعنا باشد. چنین عادتی به مرورزمان به موضوعات دیگر تسری پیدا خواهد کرد.
۸٫ بودن در نقش یک ارائه دهندۀ مداوم به صورت فرضی یا واقعی
از بهترین راههای یادگیری و تسلط یافتن بر یک موضوع این است که آنچه آموختهایم را به دیگران یاد بدهیم. چنین موقعیتی میتواند فرضی و برای مخاطبی که وجود ندارد انجام شود یا در دنیای واقعی و مثلاً از طریق انتشار محتوا در رسانههایی که داریم.
مهم این است که ارائه کردن به جزئی مداوم از کار ما تبدیل شود؛ و از آنجایی که اساس هر نوع محتوایی که تولید و منتشر میکنیم، نوشتن است، عادت مکتوب کردن به دلیل تعهد به ارائۀ محتوا میتواند در طی زمان تقویت شود.
خصوصاً وقتی متعهد میشویم هرروز ارائه دهیم و برای این ارائۀ مداوم نیازمند ایدههای مختلف هستیم. اینجاست که مکتوب کردن ایدههای پراکنده در طی روز، به یک ضرورت و ابزاری برای کار روزانۀ ما تبدیل میشود و این روند مداوم، بهتری ساخت عادتِ مکتوب فکر کردن است.
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
با سلام
از مقاله مفیدتان متشکر و سپاسگزارم
من هم با خیلی از موارد مطرح شده در مقاله شما موافق هستم و حتما بعد از این از راهکارهای ارائه شده استفاده خواهم نمود.
واقعیت اینست که ما خیلی اوقات مطالعه میکنیم فقط به این دلیل که مطالعه کرده باشیم.
راهکاری برای تغییر زندگی اخذ نمکنیم
یعنی روند زندگی ما بعد از مطالعه موضوع با قبل از آن هیچ تفاوتی پیدا نمی کند.
و نوشتن میتواتد شروعی برای این تغییرات به سمت رشد و پیشرفت باشد.