اگر در مسیر شغلی خود با کمترین ابهام مواجه میشوید،
اگر همه چیز برایتان روشن و شفاف است،
اگر در تصمیمگیری دچار تردید نمیشوید و قاطعانه میتوانید مسیر درست را انتخاب کنید،
اگر بعد از فکر کردن به بازار هدف با کمترین مانع به سمت آن حرکت میکنید و به چنگش میآورید،
این احتمالات وجود دارد:
- کار شما زیاد از حد مشخص است و در نتیجه نوآورانه نیست.
- دیر شروع کردهاید و به همین دلیل است که اشتباهاتتان در حداقل ممکن است و بهتر میبود زودتر از اینها دست به کار میشدید.
- کار شما را صدها نفر دیگر را میتوانند انجام دهند.
- سود خوبی را حداقل در بلندمدت تجربه نخواهید کرد.
اما برعکس،
اگر خیلی چیزها در مسیر برایتان گنگ و مبهم است،
اگر مجبورید در مقطعی دست به سعی و خطا بزنید و مرتب آزمایش کنید،
اگر بارها شکست خوردن و زمین خوردن را تجربه میکنید،
اگر خیلی وقتها به اندازهای که باید، به هدفهایی که در ارتباط با بازار هدف و اهدافتان دارید نمیرسید،
- احتمال بیشتری وجود دارد که در یک مسیر درست و نوآورانه گام برمیدارید.
- احتمال ورود افراد دیگر در حوزۀ کاری شما کمتر است،
- احتمال سود بلندمدت برای شما وجود دارد.
نمیخواهم بگویم هر ابهام و شکست به معنی موفقیت است و هر شفافیت و قاطعیت به معنای شکست.
میخواهم از ماهیت کسبوکار خلاقانه بگویم که ابهام، شکست، تردید و روشن نبودن مسیرِ پیش رو، جزئی از آن است.
نگذارید ترس از این ابهامات مانع از فعالیتهای شما شود.
از سردرگمی و چالشهای مسیر شغلی استقبال کنید.
نگذارید وقتی همه چیز را فهمیدید دست به کار شوید. همین امروز، با منابع محدودی که در اختیار دارید، با همۀ ترسها و شکستها رو به جلو حرکت کنید.
روزی که همه چیز برایتان شفاف شود، دیگر فرصتی برای سودآوری و ارائۀ کار متمایز نیست. دیگر خیلی دیر شده است.