ناهید عبدی

جمع کتابخوانی ما

«آدم می‌تواند یک عمر زندگی کند بی‌آنکه بداند چه کتاب‌هایی وجود دارند. کتاب‌هایی که می‌توانستند تمام زندگی‌اش را مثل کف دست نشانش بدهند.»

داستایوفسکی

راهکار بسیاری از مشکلات جدی ما، حداقل در یک کتاب وجود دارد. مشکل اینجاست که یا نمی‌خوانیم، یا درست نمی‌خوانیم و یا قادر به خرید و استفادۀ درست از کتاب‌ها نیستیم.

کتاب‌ها قدرت این را داشته‌اند که زندگی بسیاری را تغییر دهند و به همین دلیل است که کتابخوانی، دغدغۀ افراد دیگری است که شاهد چنین تغییراتی بوده‌اند اما در زندگی خود آن را تجربه نکرده‌اند.

  • کتاب‌ها می‌توانند سبک و سطح زندگی ما را تغییر دهند.
  • قدرت تغییر باورها و جهان‌بینی ما را دارند.
  • مسیر زندگی شغلی و شخصی ما به واسطۀ درست‌خوانی کتاب‌های ارزشمند، می‌تواند به‌کل تغییر کند.
  • کتاب‌درمانی، واقعیت و راهکاری برای مواجهۀ بهتر با مسائل زندگی روزمره است.
  • تبدیل شدن به کتابخوانی حرفه‌ای، از ما آدم متفاوتی می‌سازد و این تفاوت خودش را در گفتار، اندیشه، احساس و افکار ما نشان می‌دهد.

اما خیلی از ما که با فضای کتاب و کتابخوانی بیگانه‌ایم، از چنین دستاوردهایی محروم هستیم.

 

به همین دلیل در زیر چند روش مطالعۀ اثربخش رو باهم مرور کنیم:

 

  • خواندن برای بهتر زندگی کردن

کتاب‌ها قرار است وارد زندگی شخصی یا شغلی ما شوند. اگر این نباشد، صرفا به کالایی برای سرگرم‌کردن یا وقت‌گذرانی بدل می‌شوند.

بدیهی به نظر می‌رسد اما اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که بسیاری از کتابخوان‌ها، نمی توانند به واسطۀ کتاب‌ها تغییری در زندگی‌شان ایجاد کنند.

 

این روش‌ها برای کم کردن چنین فاصله‌ای مفید است:

  • وقتی به مطلب مهمی در کتابی می‌رسید، کتاب را رها کنید. دقایق یا حتی ساعاتی برای فکر کردن و درونی کردن آن وقت بگذارید. بعد از آن، خواندن را مشروط کنید بر عمل کردن. یعنی با خودتان قرار بگذارید تا وقتی به آموخته‌های قبلی عمل نکردید، به سراغ خواندن کتابی جدید نروید.
  • با سوال به سراغ کتاب بروید. کتاب‌هایی را بخوانید که دربارۀ موضوعش دغدغه‌ای جدی دارید.
  • کندتر بخوانید و سعی کنید محتوای کتاب را هضم کنید.
  • مطالب مهمی که در کتاب می‌خوانید را با زبان خود بازنویسی کرده و در جایی قرار دهید که هر روز در معرض دیدتان باشد.
  • سعی کنید آموخته‌های کتاب را برای کسی بگویید یا از آن‌ها در نوشتار و گفتار روزمره استفاده کنید.

 

  • فعالانه خواندن و همکاری با نویسنده

هربار که کتابی را می‌خوانید، درواقع دست به بازنویسی آن می‌زنید.

خواننده‌ای منفعل نباشید. فعالانه با نوینسده وارد همکاری شوید. به هر مطلب مهمی می‌رسید، در گوشه و کنار کتاب نظر شخصی خود را بیان کنید. بگذارید کتاب، با همکاری ذهنی شما و نویسنده پیش برود.

در برابر موضوعات مطرح شده منفعل نباشید. همه چیز را تمام و کمال قبول نکنید و به خودتان اجازه دهید به برخی مطالب شک کنید، به درستی محتوا تردید کنید و سوالاتی برای هضم بهتر محتوا مطرح کنید.

 

  • رونویسی و خلاصه‌نویسی

رونویسی کتاب‌های ارزشمند، کمک می‌کند تا هم مطلب برایتان بهتر جا بیفتد و هم به ذهن نویسنده نزدیک و نزدیک‌تر شوید.

با رونویسی، به عمق کتاب پی می‌برید چون فرصت می‌کنید کندتر و عمیق‌تر مطالب را درونی کنید.

همین‌طور بهتر است خلاصه‌ای از کتاب‌های خوب را بنویسید و اگر دوست داشتید در رسانۀ شخصی‌تان منتشر کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا به جای بیشتر خواندن، از محتوای کتاب‌های محدودی که می‌خوانید نهایت بهره را ببرید.

 

  • داشتن سبد مطالعاتی

خیلی خوب است اگر تخصصی و متمرکز می‌خوانید. اما از آن بهتر، متنوع‌خوانی است.

سبدی از کتاب‌های متنوع در زمینه‌های مختلف داشته باشید. کتاب‌هایی در حوزۀ روانشناسی، جامعه‌شناسی، توسعه‌فردی، کسب‌وکار، فلسفه، داستان و هر زمینه‌ای که می‌تواند برایتان جالب باشد.

متنوع‌خوانی به شما کمک می‌کند تا گسترۀ بیشتری از فکر و اندیشه را پرورش دهید. با این گستردگی ذهنی و آگاهی بیشتر حاصل شده از آن، بهتر تصمیم می‌گیرید و زندگی شخصی و شغلی‌تان را هر چه پربارتر پیش خواهید برد.

 

موضوعات در زمینۀ کتاب و کتابخوانی زیاد است.

دوست داشتم در جمعی دوستانه، فرصتی برای گپ زدن راجع‌به این موضوعات باشد.

به همین دلیل دورۀ جامع کتابخوانی را تهیه کرده‌‌ام و در آن به موضوعات و دغدغه‌های مهمی پرداخته‌ام که هر فردی در مسیر مطالعه کردن با آن مواجه است.

اگر دوست داشتید به جمع ما بپیوندید تا درارۀ این موضوع ارزشمند در کنار هم بیشتر یاد بگیریم.

با کلیک روی لینک زیر همین حالا می‌توانید به‌راحتی دوره‌ی آموزشی کتابخوانی را تهیه و دانلود کنید:

 

مطالب مرتبط

کتاب و کتابخوانی

تنها با کتاب

بی‌موقع به سرم زد بروم شهر کتاب نزدیک خانه. توقع نداشتم باز باشد ولی بود. دختر مسئول کتابخانه زود رسیده بود و چون مرا می‌شناخت

ادامه مطلب »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *