ویدیو جلسه اول وبینار در یوتیوب (برای تماشای ویدیو ف.یلترشکن خود را فعال کنید.):
«اگر ذهنیت خود را عوض کنید زندگیتان تغییر میکند.»
ویلیام جیمز
«اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید طرزفکرتان را تغییر دهید.»
تام رابینز
چنین جملاتی را زیاد میشنویم و هرروز هم مشغول فکر کردنیم؛ اما آیا شیوهٔ درست اندیشیدن را میدانیم؟
تفکر درست آموختنیست و بسیاری از ما مجال چنین آموزشی را نداشتهایم. «وبینارهای بهتر اندیشیدن» فرصتی برای گپوگفت دربارهٔ این موضوعات حیاتی است:
ترویج اندیشیدن
تغییر نگرش و سبک زندگی با تفکر درست
تلاش برای آگاهانه زیستن
تفکر دربارهٔ تفکر
خلاصهای از موضوعاتی که در جلسۀ اول وبینار بهتر اندیشیدن دربارهشان گپ زدیم:
همۀ ما به بهتر اندیشیدن نیاز داریم. فارغ از تمام دغدغههایی که داریم، بهتر فکر کردن ما را به سمت ساختن نسخۀ بهتری از خودمان هدایت میکند. اصلا ریشۀ بسیاری از ناکامیها، احساسات ناخوشایند، خواستههای غیرواقعبینانه و شکستهایمان را میتوانیم در ناتوانیمان در بهتر اندیشیدن جستجو کنیم.
ادراک ما از واقعیت، احساساتمان را میسازد و احساسات، خواستههایمان را. اگر خواهان تغییری در احساسات یا خواستههایمان هستیم، معقولترین و پایدارترین راه این است که به تغییر تفکراتمان بنشینیم.
و چقدر فکر کردن سخت است و از آن سختتر، فکر کردن دربارۀ نحوۀ فکر کردنمان.
در هر موردی که دوست دارید این موضوع را در ذهنتان تصویرسازی کنید:
- واقعهای رخ داده. (اینجا با واقعیتی مواجهیم.)
- ذهن ما این واقعیت را تعبیر و تفسیر میکند. (اینجا با برداشت ذهنی شخصی مواجهیم.)
- ترکیب واقعیت و برداشت ذهنی، احساسی را در ما ایجاد میکند. (اینجا با غلیان احساسات و به دنبال آن تصمیمگیری براساس این احساسات مواجهیم.)
بیایید به این فکر کنیم که ما واقعیت را چطور میبینیم؟
- یک راه دیدن واقعیت این است که نگاهی خشک و سرد به آن داشته باشیم.
واقعیت را غیرقابل تغییر بدانیم. در این شرایط عکسالعمل غالب ما چه خواهد بود؟ احتمالا تسلیم شدن، دست روی دست گذاشتن، رفتن در نقش قربانی و دست از تلاش برداشتن.
- راه دیگر دیدن واقعیت این است که دیدگاهی منتخب نسبت به آن داشته باشیم. وقتی اتفاق میافتد که از دیدن کل واقعیت ناتوانیم و فقط بخشی از آن را به شکلی گزینشی انتخاب میکنیم، آن قسمت را در ذهنمان بزرگ میکنیم و به این تکه از واقعیت میچسبیم و بقیۀ موضوعات را رها میکنیم.
- و متاسفانه برخی از ما بعد از مشاهدۀ واقعیت، حواسمان نیست که با توجه به باورهای گذشته، نوع نگرشی که داریم و انتظارات و خواستههایمان، واقعیتِ شخصی خود را میسازیم که الزاما با واقعیتِ بیرونی تطبیق کامل ندارد و صرفا یک برداشت شخصی است. اما مشکل وقتی به وجود میآید که باز حواسمان نیست دیگران هم در مواجهه با این مواقعیتِ بیرونی، برداشت شخصی خود را دارند و حالا در مواجهه با دیگران، دست به جدل بر سر این واقعیاتِ درک شده میزنیم. غافل از اینکه همۀ ما اشتباه میکنیم. شاید هم همۀ ما درست میگوییم. چرا؟ چون واقعیت دقیقا بر برداشت من و شما منطبق نیست. ما صرفا آنچه از واقعیت فهمیدهایم را بسط میدهیم.
اما آیا راه بهتری برای مواجهه با واقعیت زندگیمان وجود دارد؟یا راه بهتری برای مواجهه با واقعیات زندگیمان وجود دارد؟
قطعا. با بهتر اندیشیدن و با کار کشیدن از فکر و اندیشه میتوانیم درک درستتری از اتفاقات و به دنبال آن رضایت بیشتری را از زندگی داشته باشیم.
- یک راه بهینه برای مواجهه با برخی واقعیت، تطبیق دادن خودمان با آن است. اینکه با واقعیت سازگار شویم. اتفاقات را با وجود چهرۀ ناخوشایندی که دارند بپذیریم.
درست مثل زمانی که با مرگ عزیزی مواجهیم و جز پذیرش کاری از دستمان برنمیآید.
در این شرایط اگر انکار کنیم، اگر به جنگِ واقعیت برویم، اگر تلاش کنیم واقعیتِ صلب و غیرقابلتغییر را تغییر دهیم، قطعا بازندهایم.
- راه دیگر این است که همراه با تغییرات بیرونی، همراه با واقعیات ناخوشایند، دست به تغییر خودمان بزنیم. شاید با همان هویت قبل توان ماندن در مسیر را از دست بدهیم اما همین که شروع به ساختن شخصیتی قدرتمند میکنیم، همین که دست به تغییر باورهای کهنه و ناکارآمد میزنیم، بعد از مدتی متوجه میشویم اتفاقات بیرونی قدرتشان را برای ضربه زدن به ما از دست میدهند.
سازگار شدن با واقعیت یا تغییر کردن به دلیل جبر بیرونی، نشاندهندۀ ضعف شخصیت نیست. اتفاقا برعکس، نشان از هوشمندی ما به عنوان موجودی صاحب فکر، منعطف و ارزشمند را دارد.
نقشه ذهنی جلسۀ اول وبینار بهتر اندیشیدن:
خانم زهرا جعفرزاده نازنین زحمت این بخش رو کشیدند.