با الهام از کورمک مک کارتی که میگوید «هر کتاب در کتابی دیگر ریشه دارد»، بیراه نیست اگر بگوییم هر محتوایی میتواند از ریشۀ محتوایی دیگر شاخ و برگ بگیرد.
گامهای تولید محتوا میتواند چنین چیزی باشد:
موضوعی را انتخاب میکنیم.
انواع محتوای مرتبط با آن را با دقت بررسی میکنیم.
رابطهای منطقی بین آنها ایجاد میکنیم.
با کنار هم قرار دادن آنها، محتوای جدید تولید میکنیم.
حالا یک منبع موثق برای معرفی به دیگران داریم که چیزی کم دارد:
محتوا نیازمند اثرانگشت ماست.
چیزی که بین ما و یک ربات تولیدکنندۀ محتوا تفاوت ایجاد میکند، این است که بار فکریمان روی محتوا سنگینی کند.
ارزشآفرینی در تولید محتوا با پررنگ کردن عامل انسانی و اضافه کردن تجربیات ما امکانپذیر میشود. لازم است چیزی به محتوا اضافه کنیم.
وقتی راجع به چرایی تولید محتوا توضیح میدهیم و میگوییم که چرا از نظر ما مهم و قابلتوجه است، اهمیت آن را در ذهن مخاطب هم برجستهتر میکنیم.
ضمن اینکه این محتوا دیگر رویهم گذاشتن انواع محتوا و حجیم کردنِ صرف آن نیست بلکه نوعی گردآوری اخلاقی محتواست.
گردآوری اصولی محتوا یعنی آن را با تصویری از ذهنیات و افکارمان جلد کنیم تا در بستهبندی جدیدی که برایش تولید کردهایم، قابلارائه باشد و ارزش اشتراکگذاری پیدا کند.
سادهترین اصلی که بهسادگی هر چه تمامتر از آن غفلت میکنیم این است که محتوایی که پیش از این تولیدشده است، نیاز به بازتولید و تکرار ندارد.