داستان نادیده گرفتن جزئیات در رابطه و در کار
داشتم دربارۀ داستانی از «جک کنت» به اسم «اژدها» و از زبان جردن پیترسون میخواندم. داستان ازاینقرار است که روزی اژدهایی کوچک روی تخت پسربچهای ظاهر میشود. این اژدهای بانمک و کوچک شروع میکند به خوردن کلوچههای بچه و کمکم بزرگ و بزرگتر میشود طوری که کل فضای خانه را میگیرد. اما مادر هنوز باور…