ویدیو جلسه اول وبینار در یوتیوب (برای تماشای ویدیو ف.یلترشکن خود را فعال کنید.):
قدرت فهم و درک ما تا اندازهای وابسته است به گستردگیِ دنیای واژگانی ما.
وقتی اصطلاحات ارزشمندی وارد زندگیمان میشوند، توانایی ما برای درک و فهم موضوعات افزایش پیدا میکند.
یکی از اصطلاحاتی که با ورود به دنیای فکری من تحولی اساسی ایجاد کرد، اصطلاحی بود که دنیل کانمن تحت عنوان سیستم یک و سیستم دو به عنوان دو روش فکر کردن مطرح کرد.
این مدل ذهنی جدید برای من ابزاری شد برای فهم متفاوت و عمیقتر مسائل مختلف. مثلا فهمیدن اینکه چرا این تصمیم خاص را گرفتم؟ چرا به آن ایده نه گفتم؟ چه چیزی بیش از همه باعث پشیمانی من در تصمیمگیری شد؟
حیات ذهن ما
دنیل کانمن برای توصیف حیات ذهن از دو واژۀ سیستم یک و سیستم دو استفاده میکند.
سیستم یک به طرز فکر بیدرنگ ما اشاره دارد. وقتی بدون فکر، بدون تحلیل و بدون ارزیابی، تصمیم میگیریم.
این طرز فکر، تند، غیرارادی و ناخودآگاه است. اگر ذهن ما چنین قابلیتی نداشت مجبور بودیم هر چیزی را از اول یاد بگیریم؛ اما با داشتن این توانمندی، ذهن ما در موقعیتهای مختلف شروع میکند به ساختن الگوها و مدلهایی تا در آینده و در زمان قرار گرفتن در موقعیتهای مشابه بتواند عکسالعمل سریعی از خود نشان دهد.
با داشتن این قابلیت ذهن است که مثلا میتوانیم رانندگی کنیم؛ و البته باز به دلیل این قابلیت است که گاهی در مواجهه با افراد یا موقعیتی خاص، زود از کوره در میرویم چون براساس الگوهای ذهنیمان گمان میکنیم خطری ما را تهدید میکند، حقی پایمال شده یا موضوعاتی مانند این.
اما سیستم دو، شیوۀ تفکر بادرنگ ماست. این طرز فکر کند و ارادی است و نیاز به تلاش زیادی دارد.مثل همین الان که مشغول فکر کردن دربارۀ نحوۀ فکر کردنمان هستیم.
اما مشکلی وجود دارد. ما به شکل ناخودآگاه به سیستم یک تمایل داریم. ذهن ما تنبل است و تاحدامکان در تلاش است تا از الگوها تبعیت کند. اگر نیاز نباشد ترجیح میدهد انرژی مصرف نکند. پس روشن کردن سیستم دو نیاز به تلاشی مضاعف دارد و اگر چنین تلاشی نداشته باشیم، به خودمان میآییم و میبینیم همۀ رفتار و تصمیمات ما تحت تاثیر سیستم یک تعریف میشود.
ارادۀ آزاد کجا قرار میگیرد؟
ما در جلسات قبل راجعبه این موضوع حرف زدیم که به عنوان یک انسان، قدرت تغییر مسیر فکریمان را داریم. در اینجا و با کمک این واژگان میتوانیم بگوییم ارادۀ آزاد وجود دارد چون ما توانایی بکارگیری سیستم دو را داریم. میتوانیم از قید تصمیمات سیستم یک رها شویم و هرازگاهی و در مورد مسائل مهم زندگیمان، سختکوشانه فکر کنیم.
چگونه میتوانیم از سیستم دو به نفع اهدافمان استفاده کنیم؟
یکی از راههایی که در این زمینه کمک میکند این است که سیستم یک و سیستم دو را فاعل ببینیم و به این شکل رفتاری و خودگویی عادت کنیم. مثلا وقتی از کوره در میرویم، با خودمان بگوییم: «الان سیستم یک من فعال شده. بهتره ببینم سیستم دو چی میگه.» یا «سیستم یک من الان عصبانیه. باید تلاش کنم سیستم دو رو روی کار بیارم و با اون پیش برم.»
و این مُیسر نمیشود مگر اینکه هرازگاهی از خود فاصله بگیریم و مثل ناظری بیرونی خودمان را تماشا کنیم. اعمال و تصمیمات و رفتارمان را بیطرفانه نگاه کنیم. تلاش کنیم از قید الگوهای ذهنی رها شویم و ببینیم در ذهنمان چه میگذرد که مسبب این رفتارهای بیرونی میشود؟
و باز در این مورد به نتیجه نمیرسیم مگر اینکه چنین تمرینهای سختِ فکری را به کار روزانۀ خود تبدیل کنیم.
ساده از کنار تصمیماتمان نگذریم و مچ خودمان را در مواقعی که اسیر عادات فکری شدهایم بگیریم. در این مواقع سیستم دو به کمک ما خواهد آمد.
نقشه ذهنی جلسۀ سوم وبینار بهتر اندیشیدن:
خانم زهرا جعفرزاده نازنین زحمت این بخش رو کشیدند.